روزهای بارانی که مهلت بدهند، هوا هوای بیرون زدن است. عطر گل و سبزه شهر را برداشته. اسکوتر برقی برداری، تونلهای درختی را پشت هم رد کنی و جهان در آغوش تو باشد. این روزها سپاسگزار اتفاقات کوچک و سادهام. بغلهای بیهوا، خندههای دخترم و حتی تماشای شاخههای رز باز شده توی گلدان روی کنسول. تابلو نقاشی سفارش دادیم برای بالای کاناپه. سر فرصت چند تا عکس قشنگ پیدا میکنم که توی قابهای فریم دار بروند روی دیوار کناری. آلبوم بچه را باید کامل کنم. به هجده ماهگیش چیزی نمانده. زندگی؟ این روزها تکههای کوچک توی راه را صدا میکنم زندگی. بعد به سفرها و برنامههای وقتی کمی بزرگتر شد فکر میکنم، به گلدان بزرگ برگ انجیری که برای گوشهی خانه خواهم خرید و به اینکه خانواده مفهوم کوچک قشنگی شده برایم. در همین حوالی...
ما را در سایت در همین حوالی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : acheragh13d بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:49